عبدالله بن بكر كيست ؟

بعد از آنكه رسول خدا صلّى الله عليه و آله به كوه ثور رسيد و در آن استقرار يافت ، براى سكونت چند روزه قبل از رفتن به مدينه آن غار را ايجاد كرد . و در كوه ثور احتياج وافر به شخص مورد اعتمادى داشت تا در آوردن آب و غذا و انتقال أخبار بين وى و فاطمه سلام الله عليها و على عليه السّلام آن حضرت را يارى نمايد . زيرا پيامبر صلّى الله عليه و آله مى خواست بداند بعد از هجوم كفّار بر خانه اش چه حوادثى اتّفاق افتاده و با على عليه السّلام و فاطمه سلام الله عليها چگونه برخورد كرده اند ، و چه أخبار تازه اى روى داده است .

و از طرفى سيّد رسولان در رسيدن به مدينه منوّره نياز جدّى به راهنمائى داشت تا وى را از راهى بدانجا برساند كه محلّ عبور و مرور مسافرين نباشد ، و دسترسى پيدا كردن به چنين راهنمائى در شمال مدينه آسانتر از جنوب مدينه و در كوه ثور بود ، زيرا كوه ثور در راه يمن بود ، نه در راه مدينه .

در آن كوهستان وحشتناك ، سيّد پيامبران صلّى الله عليه و آله از خداوند متعال خواست تا در اين امر بزرگ ياريش دهد ، پروردگار عزيز خواسته رسول خود را مستجاب نمود ، و چوپانى امين كه آگاه به راههاى مكّه و مدينه بود و حاضر بود در راه خداى تعالى و رسول او جانفشانى كند بسويش فرستاد .

و چون عبدالله بن أريقط بن بكر در كوه ثور با رسول خدا صلّى الله عليه و آله ملاقات كرد حضرت فرمود : اى فرزند أريقط آيا تو را بر جان خود ايمن بدانم ؟

ابن بكر گفت : بنابراين سوگند به خدا كه تو را حفظ و حراست مى نمايم و احدى را بر تو آگاه نمى كنم ، اى محمّد كجا مى خواهى بروى ؟

محمّد صلّى الله عليه و آله فرمود : يثرب !

ابن بكر گفت : تو را از راهى خواهم برد كه احدى بدان راه نيابد (136) .

عبدالله بن أريقط بن بكر ، مردى مخلص و فداكار در راه اسلام بود و حاضر بود جان خويش را در اين كار الهى فدا نمايد ، و به سبب گفتگوى پيامبر صلّى الله عليه و آله با اين مرد در آن كوه ، ايمان وى به دين زياد شد و در زمره متّقيان صاحب يقين قرار گرفت ، بعد از آنكه از جاهلان شمرده مى شد .

و همين بر خورد پيامبر صلّى الله عليه و آله با عبدالله بن أريقط بن بكر از معجزات الهى بود كه خداوند رحمان به رسول خود موهبت فرمود .

و اين معجزه از معجزه عنكبوت عظيم تر و از معجزه كبوتر وحشى كه گفته اند در مدخل غار لانه كرد و تخم گذاشت (137) بزرگتر بود .

ابن أريقط بن بكر بزرگترين آيت الهى بود كه خداوند تعالى در آن زمان و آن موضوع براى رسول خود صلّى الله عليه و آله بوجود آورد كه او را به اسلام هدايت كرد به نحوى كه خداوند سبحان فرمود :

إنَّكَ لا تَهْدى مَنْ أحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللهَ يَهْدى مَنْ يَشاءُ

وَ هُوَ أعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ(138)

تو هر كس را كه دوست دارى هدايت نمى كنى ، بلكه خداوند است كه

     هر كس را كه بخواهد هدايت مى كند و او به حال آنانكه قابل هدايتند داناتر است .

قريش از ديرباز عبدالله بن أريقط بن بكر را به عنوان راهنمائى ماهر در راههاى رسيدن به مكّه و مدينه مى شناخت ، و از ملازمان عبادت بتها مى دانست و بنابراين هيچ شكّى از جهت مشركان قريش در بت پرستى و دورى از اسلام اين مرد وجود نداشت . و همين مطلب موجب شد كه بهترين راهنما و واسطه براى بر آوردن نيازهاى پيامبر صلّى الله عليه و آله از جهت خورد و خوراك و نامه رسانى و ساير احتياجات ديگر محسوب شود .

رسول خدا صلّى الله عليه و آله در غار تنها بود و راهنماى وى عبدالله بن أريقط بن بكر گاهى به او سر مى زد ، و زمانى كه هر دو در غار بودند ، كفّار به طرف آنان آمدند .

بنابراين مصاحب رسول خدا صلّى الله عليه و آله در غار و جانفشانى كننده در راه اسلام و كسى كه دوبار براى هجرت بين مكّه و مدينه به سفر پرداخت ، و در هر دو سفر به كاميابى درخشانى دست يافت ، و براى دين وفادارى وافر خود را به اثبات رساند ، همين عبدالله بن أريقط بن بكر بود ، لكن بخاطر خواسته هاى احزاب قريش كه فضائل وى را به نفع أبوبكر سرقت كرد ناشناس باقى ماند .

و بسيارى از مسلمانان مخلص با وجود كارهاى خارق العاده و قهرمانى منحصر به فردشان ناشناس باقى ماندند ، كه نمونه اينها عبّاس بن نضلة انصارى مى باشد ، كه از اصحاب عقبه بود و در جنگ احد به شهادت رسيد ، و عبّاسيان مناقب او را به نفع عبّاس بن عبد المطلّب مصادره كردند (139) .

و همواره حكومتهاى ظالم مردان حزب قريش را مى ستودند ، و حقوق متّقيان را مخفى مى كردند ، و از شنيدن أخبار و جانفشانى هايشان بيزار بودند .