امتحان الهی
با اينكه خداوند از وضع بندگان خود آگاه است چرا آنان را امتحان مي كند؟
خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد: او مرگ و زندگي را براي بشر آفريد تا آنان را آزمايش كند كه كدام نيكوتر هستند؟ در اينجا اين سؤال پيش مي آيد: تنها كسي نياز به امتحان دارد كه از وضع و سرانجام كار آگاه نباشد.
خداوند كه آشكار و پنهان براي او يكسان است و چيزي در زمين و آسمان بر او مخفي نيست چه نيازي به امتحان بندگان خود دارد ؟!
□ پاسخ: به طور اجمال بايد توجه نمود، كه امتحان درباره خدا، هدف و معني ديگري دارد بشر بر اثر كوتاهي و نارسايي دانش خود براي كشف حقيقت، و رفع هر نوع ابهام ناچار است از در آزمايش وارد شود ولي از آنجا كه يك چنين حالتي براي خدا محال است و او در پرتو علم نامحدود خود از تمامي امور آگاهي دارد امتحان در مورد او باين معني معقول نيست بلكه امتحان كردن او به معني ديگر و براي اهداف ديگري است كه ذيلاً بيان مي شود:
1) هدف او از امتحان بندگان ؛ تربيت و پرورش استعدادهاي بندگان است.
توضيح اينكه روزي كه بشر، ديده به جهان مي گشايد در نهاد او يك سلسله استعدادها و امكانات شگفت انگيز وجود دارد، همه كمالات انساني و فضائل اخلاقي بصورت استعداد در كانون وجود او نهفته و سرشت او با آنها عجين و خمير شده است ولي اين كمالات بسان منابع زيرزميني است كه بدون وسائل مخصوص آشكار نمي شود و از مرحله قوه و استعداد به مرحله فعليت نمي رسند و بديهي است تا اين شايستگي ها به مرحله ظهور نرسند هرگز تكامل و فضيلت و بدنبال آن پاداش و ثواب وجود خارجي نخواهد يافت.
يك چنين آزمايش به منظور تربيت انسانها و پرورش صفات عالي انساني در كانون وجود آنها انجام ميگيرد، و اگر اين تكليف و آزمايش ها نبود هرگز اين شايستگيها در كانون وجود انسان ظاهر و آشكار نميگشت و كسي مستحق پاداش و تقدير نمي گرديد.
اين حقيقت را امير المؤمنين علي عليه السلام در نهج البلاغه در يك جمله كوتاه و پرمعنا بيان كرده و ميفرمايد: هرگز نگوئيد خدايا از امتحان و آزمايش به تو پناه مي بريم زيرا در جهان كسي نيست كه آزمايش نشود بلكه به هنگام دعا بگوئيد خدايا از آزمايش گمراه كننده به تو پناه مي بريم (يعني از آن آزمايشهايي كه نتوانيم به وسيله آنها خود را كامل سازيم).
سپس امام عليه السلام چنين توضيح مي دهد كه مقصود از امتحان و آزمايش كسب اطلاع و آگاهي نيست زيرا چيزي در جهان بر خدا مخفي نمي باشد بلكه : لِتُبَيِّنَ السّاخَطَ لِرِزْقِهِ وَ الرَّاضِي بِقِسْمِهِ وَ لِتَظْهَر الافعالِ الَّتي بِهَا يَسْتَحِقَّ الثَّوابَ وَ العقابَ
« هدف اين است ، كه آن صفات دروني مانند رضا و خوشنودي و يا غضب و خشم از بهره هاي خداداد، آشكار گردد و اين صفات باطني به صورت فعل و عمل خارجي تجلي كند تا استحقاق ثواب و عقاب و كيفر و پاداش صورت گيرد. »
چنانكه ملاحظه مي فرمائيد ، امام عليه السلام هدف از امتحان را اين مي داند كه در سايه امتحان آن صفات دروني و استعدادهاي باطني به صورت فعل خارجي جلوه كنند و افراد بر اثر تجسم صفات دروني بصورت عمل و فعل خارجي شايسته پاداش و كيفر گردند و گرنه تنها با صفات دروني (بدون عمل خارجي) نه پاداش مي توان داد و نه كيفر نمود و در حقيقت تكاملي صورت نمي گيرد.